آیا این پایانی برای قانون مور است؟
ممکن است خیلی از شما اصلاً تا به حال چیزی در مورد قانون مور نشنیده باشید اما این همان چیزی است که به قیمت تلویزیون، رایانه، تلفن هوشمند یا تبلت بعدی شما مربوط میشود؛ در هر حال، ممکن است محصولی که میخرید توانمندتر باشد و وضوح تصویر بهتری نسبت به مدل قبلی شما داشته باشد. این پدیده با نام یکی از مؤسسان شرکت اینتل، گوردون مور، برای اولین بار در مقالهای در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید.
مور، طبق پیشگوییهای درستش در مورد ظهور مدارهای مجتمع، پیشبینی کرد که مهندسان روزی قادر خواهند بود تراشههایی بسازند که دوبرابر قدرتمندتر هستند و اندازه آنها نصف اندازه پردازندههای کنونی است. اگرچه، طبق تحقیقاتِ او ۱۸ ماه زمان لازم بود که قدرت محاسبات دوبرابر شود اما این زمان تا ۵۰ سال بعد ادامه داشت و از آن موقع به بعد، همین طور قدرت پردازندهها در حال افزایش بود. طبق قانون مور میتوان به پاسخ این سؤال دست یابیم که چرا تلفنهای هوشمندی که در جیب شماست قدرت محاسباتی بیشتری نسبت به ناسا در سال ۱۹۶۹ و در زمان فرود فضانوردان به کره ماه دارند.
قانون مور به پهنای باند اینترنت و فناوری فشردهسازی ویدئو نیز بسط پیدا میکند. پهنای باندی که در سالهای اخیر ۵ برابر بیشتر شده و سرعت فشردهسازی که در همین دوره دو برابر افزایش داشته است با هم ترکیب شدند تا انتقال ویدئو از طریق اینترنت به واقعیت بپیوندد. این رشد چشمگیر در پخش اینترنت میتواند مستقیماً به پیشرفتهایی مربوط شود که قانون مور پیشگویی کرده بود.
اما دقیقاً در چه مرحلهای باید قانون مور را مجدداً در نظر گرفت؟ بسیاری از کارشناسان در تعجب هستند که تا چه مدت میتوان از تأثیر دوجانبه قانون مور دفاع کرد. با همه اینها، در یک نقطه مشخصی محدودیتهای قانون فیزیک نیوتن با مهندسان به مرز خودش میرسد و مهم نیست که چقدر بودجه صرف تحقیق و توسعه در این مورد شده است. ممکن است ما در نوک الگوی جدیدی در صنعت الکترونیک باشیم.
آیا این آغازی برای قانون کِرزویل است؟
قانون کرزویل نیز درست مانند قانون مور در مورد شتاب سخن میگوید. طبق این قانون تواناییهای یک فناوری به صورت تصاعدی شتاب بخشیده میشود. این قانون را میتوان به وضوح در تحول فناوری تلویزیون مشاهده کرد. تلویزیونهای سال ۱۹۷۰ تقریباً شبیه تلویزیونهای سال ۱۹۵۰ بودند و تنها تفاوتشان در حضور رنگ بود. بر خلاف این، تلویزیونهای سال ۱۹۹۰ بر عکس تلویزیونهای ۱۹۷۰ بودند و در اوایل با افزودن ویدئو کاست، کابل و سیستمهای بازی ویدئویی به عنوان لوازم جانبی معمول از دیگر تلویزیونهای نسل قبل متمایز میشدند.
پیشرفت فناوری در اواخر قرن بیستم به کندی جلو میرفت و مسلم بود که فاز تغییر با پیشرفتهایی که طی ۱۵ سال گذشته انجام شد با رکورد مواجه شده است. عامل شتابدهنده برای این تغییرات زمانی آغاز شد که سازندگان دیگر خود را در غل و زنجیر لامپهای پرتوی کاتودی قرار ندادند. دیگر متکی به لامپهای حجیم نبودند و از همین رو، امکانات تلویزیونها به صورت تصاعدی رشد پیدا کرد. کیفیت تصویر خیلی بهتر شد، صفحهنمایش ابعاد بیشتری پیدا کرد و تولید اقتصادیتر شد. برای اولین بار، تلویزیونها قادر بودند رنگهای بیشتری نمایش دهند، حاشیه باریکتری داشته و قاب آنها نیز از طراحی باریکتری برخوردار باشند.
فاز سریع تغییرات به این معنی است که تلویزیونی که تا همین ۵ سال پیش شاهکار فناوری بود نسبت به محصولات کنونی از مد افتاده محسوب میشد و این نشان از جهش بزرگی داشت که طی همین ۱۰ سال اخیر رخ داده بود. درست همان طور که لامپهای پرتوی کاتودی در طراحی تلویزیون تحول پیدا کردند، کیفیت بیهمتای تصویر در OLED نمایانگر همین تحول مشابه برای ابتکار در عرصه تلویزیون محسوب میشود. فناوری OLED الجی ثابت میکند که جرقه فناوری تلویزیون است و با سرعتی روبهافزایش همه جا را شعلهور میکند.